جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پکر

پکر

پکر
اندوهناک
سَرگَشتِه، حِیران، خَلاوِه، گیج و گُنگ، کالیوِه، گیج، آسمَند، مُستَهام، کالیوِه رَنگ، والِهْ، آسیون، سَرگَردان، هامی، کالیوْ، گیج و ویج
پکر
فرهنگ فارسی عمید

پکر

پکر
گیج و متحیر شده از حوادثی بد که پیش آمده است. که فکر نتواند کرد از پیری یا کثرت مصائب. گیج از هجوم مصائب و یا پیری بسیار و مانند آن. خرف، خرف از پیری.
- پکر شدن، حالت گیجی و بی فهمی پیدا کردن.
- پکر کردن، ایجاد حالت گیجی و بی فهمی
لغت نامه دهخدا

شکر

شکر
زیبارو، ماده بلوری شیرین و سفید رنگ، نام معشوقه اصفهانی خسروپرویز پادشاه ساسانی در منظوم هخسرو و شیرین
شکر
فرهنگ نامهای ایرانی