جدول جو
جدول جو

معنی پغاز

پغاز((پَ))
بغاز، چوبکی باشد که درودگران در شکاف چوب نهند تا زود شکافد، چوبکی که کفشدوزان در فاصله کفش و کالبد فرو برند تا کفش گشاده شود، پهانه، پانه، فانه، گاوه، گوه
تصویری از پغاز
تصویر پغاز
فرهنگ فارسی معین