جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پشلنگ

پشلنگ

پشلنگ
کلات، کلاته، ده یا قلعه که بر روی کوه ساخته شده باشد، قَلعِه، پناهگاهی که بر فراز کوه یا جای بلند ساخته شود، مَلاذ، دیز، اَورا، حِصن، اَبناخون، دِژ، دِز، رُخّ، دیزِه، غلاط
پشلنگ
فرهنگ فارسی عمید

پشلنگ

پشلنگ
قلعه ای راگویند که بر قلۀ کوهی واقع شده باشد. (برهان قاطع)،
{{اِسمِ خاص}} از قلاع غور: ’و این پشلنگ و فشلنگ یکی از قلاع معتبرۀ غور است که در تخوم زمین داور واقع شده و اصطخری گوید: و بلادالداور اقلیم خصب و هو ثغر للغور و بغنین و خلج و بشلنگ [بکسر با و فتح لام] و خواش...’. (ص 245). و همو در باب غور گوید: ’اماالغور فانها دار کفرِ و انما ذکرناه فی الاسلام لان به مسلمین و هی جبال عامره ذات عیون و بساتین و انهار... و یحنف بالغور عمل هراه الی فره و من فره الی بلدی داور و من بلدی داور الی رباط کروان و من رباط کروان الی غرج الشار و منها الی هراه...’. (ص 272). فرخی در باب حصار طاق و ارگ زرنگ و حصار فشلنگ گوید:
آنکه برکند به یک حمله در قلعۀ طاق
وانکه بگشاد به یک تیر در ارگ زرنگ
آنکه زیر سم اسبان سپه خرد بسود
بزمانی در و دیوار حصار پشلنگ.
و عجب است که عتبی در تاریخ خود اشاره بخسرانی که مطابق این تاریخ [تاریخ سیستان] در این جنگ [جنگ سلطان محمود با غوریان] بلشکر سلطان محمود وارد آمده است نکرده و ابن اثیر هم بدو اکتفا کرده و همچنین ذکری از حصار پشلنگ که این تاریخ و شعر فرخی شاهد آن است نمیکند و ابن اثیر نام قلعۀ آهنگران را که از قلاع عمده غور است میبرد و این جنگ را در 401 هجری قمری میداند. (کامل ج 9 ص 76). (نقل از حواشی ملک الشعراء بهار برتاریخ سیستان ص 28 و 358)
لغت نامه دهخدا

پشلنگ

پشلنگ
پشنگ پدر افراسیاب را نیز پشلنگ میگفته اند. (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا

پشلنک

پشلنک
قلعه ای که بالای کوه سازند، کلات، ابزاری که بنایان به وسیله آن دیوار را سوراخ می کنند
پشلنک
فرهنگ فارسی معین