معنی پشک پشک((پِ یا پُ)) پشکل، سرگین گاو و گوسفند و شتر و بز و مانند آن، قرعه ای که چند نفر در میان خود برای تقسیم اسباب و اشیاء یا انجام کاری بیندازند تصویر پشک فرهنگ فارسی معین