جدول جو
جدول جو

معنی پشت گرمی

پشت گرمی((~. گَ))
به کسی متکی بودن، اعتماد، مددکاری
تصویری از پشت گرمی
تصویر پشت گرمی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پشت گرمی

پشت گرمی

پشت گرمی
قوی پشتی اعتماد اطمینان استظهار، مدد کاری تقویت امداد یاری
پشت گرمی
فرهنگ لغت هوشیار

پشت گرمی

پشت گرمی
تکیه داشتن به کسی یا چیزی، استظهار، اعتماد، اطمینان، برای مِثال گرَم پشت گرمی ز یزدان بُوَد / همیشه لب بخت خندان بود (فردوسی - ۴/۲۰۷)
پشت گرمی
فرهنگ فارسی عمید

پشت گرمی

پشت گرمی
اعتماد. مظاهرت. قوی پشتی. استظهار. اطمینان:
کرا پشت گرمی ز یزدان بود
همیشه دل و بخت خندان بود.
فردوسی.
هم ایدر مرا پشت گرمی بدوست
که هم پهلوان است و هم شاه دوست.
فردوسی.
مرا پشت گرمی بد از خواسته
بفرزند بودم دل آراسته.
فردوسی.
، مددکاری و تقویت. (غیاث اللغات). امداد. یاری کردن:
خورشید جودت ار نکند پشت گرمئی
سرما کند شمار من از کشتگان برف.
کمال اصفهانی (از فرهنگ ضیاء)
لغت نامه دهخدا

پشت گرم

پشت گرم
مستظهر معتمد متکی. یا پشت گرم بودن، مستظهر بودن متکی بودن
پشت گرم
فرهنگ لغت هوشیار

پشت گرم

پشت گرم
مستظهر. معتمد. مُتکی: بدانکه منزلت تو نزد امیرالمؤمنین منزلت راست گوی امین است نه گمان زده تهمت ناک، چرا که امر حکومت را بتو سپرده و پشت گرم شد بتو نه بر تو. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 313).
- پشت کسی را گرم داشتن، مدد کردن به وی. یاری و مددکاری کردن به او. امداد:
نه هم پشتی که پشتم گرم دارد.
نظامی.
- پشت گرم بودن، مستظهر بودن:
فریب چون گل رعنا نمیخورم زنهار
در این چمن که مرا پشت از خزان گرم است.
سلیم (از فرهنگ ضیاء)
لغت نامه دهخدا