جدول جو
جدول جو

معنی پشت

پشت((پُ))
آن سوی هر چیزی، قسمت عقب هر چیز، مقابل جلو، پشتیبان، یار، صلب، تخم، تخمه، نژاد، نسل، بام، سقف، دنباله، ادامه، مقعد، باطن، مقابل رو
تصویری از پشت
تصویر پشت
فرهنگ فارسی معین