معنی پس گردنی - فرهنگ فارسی معین
معنی پس گردنی
پس گردنی((~. گَ دَ))
زدن با کف دست به پشت گردن کسی
تصویر پس گردنی
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پس گردنی
پس گردنی
پس گردنی
زدن با کف دست بپشت گردن کسی پشت گردنی قفا کاج. یا پس زدن، زدن بپشت گردن کسی بقفای کسی زدن
فرهنگ لغت هوشیار
پس گردنی
پس گردنی
اسم است زخم کف دست را بر قفا. زدن باکف به پشت گردن کسی. پی سر. پشت گردنی. کاج. قفا
لغت نامه دهخدا
پس گردن
پس گردن
پشت گردن. پس سر. عقب سر. قفا. مؤخر عنق. قفله. قافیه. قفن. (منتهی الارب). قذال
لغت نامه دهخدا
پشت گردنی
پشت گردنی
زخم با کف دست بر قفا. ضربۀ با دست به پشت گردن. سیلی که به پشت گردن نوازند. کاج. پی سر. قفا. صَفع. قذل. (منتهی الارب). - پشت گردنی خوردن، قفا خوردن. - پشت گردنی زدن، گردنی زدن. سیلی به پشت گردن زدن. صفع. قذل
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.