معنی پس ران - فرهنگ فارسی معین
معنی پس ران
- پس ران((پَ))
- پس راننده، راننده شتر، حاد
تصویر پس ران
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پس ران
اسهران
- اسهران
- آبرگ ها: دورگ درپشت که از آنها آب (منی) به نره آید دورگ دربینی که از آن ها آب آید دورگ در چشم که از آن ها اشک آید
فرهنگ لغت هوشیار
پس شام
- پس شام
- چیزی که روزه گیران پیش از بامداد خورند طعام سحری سحور
فرهنگ لغت هوشیار