جدول جو
جدول جو

معنی پس آب

پس آب((پَ))
آب پس مانده، آبی که از تبخیر یا تقطیر چیزی می گیرند، چایی که چند بار آب جوش را در آن ببندند و چای کم رنگ و بی مزه ای به دست آورند
تصویری از پس آب
تصویر پس آب
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پس آب

پس آب

پس آب
آب دوم که از انگور و میوه و گل و مانند آن گیرند طعم و مزه و بوی آن از آب اول کمتر است مقابل سر آب: پس آب گلاب
فرهنگ لغت هوشیار

پس آب

پس آب
آب پس مانده، مایعی که پس از تخمیر یا تقطیر چیزی در ظرف باقی بماند، چای که چند دفعه آب جوش روی آن بریزند و دفعۀ آخر که در فنجان بریزند کم رنگ و بی طعم باشد
پس آب
فرهنگ فارسی عمید

پس آب

پس آب
مقابل سرآب، آب دوم که از انگور فشرده یا گوشت پخته و غیر آن گیرند که آنرا مزه و قوتی یا بوئی کم مانده باشد: پس آب گلاب
لغت نامه دهخدا

پی آب

پی آب
چاه آب یا قنات که در کنار آن پله ساخته باشند که بتوان از آن پایین رفت و آب برداشت
فرهنگ فارسی عمید