جدول جو
جدول جو

معنی پره کشیدن

پره کشیدن((~. کِ دَ))
صف کشیدن، ایستادن گروه سوار و پیاده در یک امتداد
تصویری از پره کشیدن
تصویر پره کشیدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پره کشیدن

پره کشیدن

پره کشیدن
گرداگرد گرفتن حلقه زدن دور کردن چنبر زدن دایره بستن پره کردن پره کشیدن پره داشتن پره بستن
فرهنگ لغت هوشیار

خره کشیدن

خره کشیدن
آواز برآمدن از بینی مردم در وقت خواب یابسبب گلو فشردن. خرخر کردن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

راه کشیدن

راه کشیدن
ساختن راه، بنا کردن راه میان شهرها و آبادیها اعم از راه آهن و شوسه و جز آن
فرهنگ لغت هوشیار