جدول جو
جدول جو

معنی پروه

پروه
غنیمت، هر چیزی که از جنگ و تاراج بدست آید، ستاره پروین، چادرشب
تصویری از پروه
تصویر پروه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پروه

پروه

پروه
پروین، چند ستارۀ درخشان در صورت فلکی ثور که از تعداد بسیاری ستاره تشکیل شده ولی فقط شش ستارۀ آن با چشم دیده می شود که در یک جا به صورت خوشه ای جمع شده و با هم در فضا حرکت می کنند، ثریا
پروه
فرهنگ فارسی عمید

پروه

پروه
هر چیزی که در تاخت و تاراج و جنگ و شبیخون از دشمن بدست آرند. هرچه در کارزار از دشمن گیرند. غنیمت فیی ٔ:
آن جگرگوشۀ یاقوت که از کان خیزد
در شبیخون سخا پروۀیغمای تو باد.
شرف الدین شفروه (از جهانگیری).
ظاهراً این کلمه در این شعر به این معنی محرف بُرده است، چادر. چادرشب، پروین و آن چند ستاره است در کوهان ثور. ثریا. پَرَن
لغت نامه دهخدا