جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پروسه

خروسه

خروسه
خروس کوچک، گوشت پاره ای بر دم فرج زن، پوست ختنه گاه مرد (که بر دین آن سنت است)، حشره ای سرخ رنگ مانند سوسک که در گرمابه ها و جایهای نمناک زیست کند، مرضی است که غالبا کودکان بدان مبتلا شوند و سبب تورم و تشنج گلو شود و صدای شخص مبتلا بطور مخصوص شبیه بصدای خروس از گلوی او خارج گردد
فرهنگ لغت هوشیار

پروره

پروره
جانوری که در پروار بسته فربه کرده باشند پرواری: (چو مرغ پروره مغرور خصمت آگه نیست از آنکه رمح غلامان تست با بزنش) (شهاب الدین موید سمرقندی)
پروره
فرهنگ لغت هوشیار

پروره

پروره
پرواری، پرورده، چاق، فربه، گوسفند یا جانور دیگر که او را در جای خوب بسته و خوراک خوب داده و فربه کرده باشند
پروره
فرهنگ فارسی عمید

پروژه

پروژه
طرح و نقشه ای که برای انجام یک کار در نظر گرفته می شود
پروژه
فرهنگ فارسی عمید

عروسه

عروسه
عَروس، زنی که تازه ازدواج کرده، بُیوک، پَیُوگ، بَیوگ، نُوعَروس، تازِه عَروس، وَیوگ، گَلین، بَیو
عروسه
فرهنگ فارسی عمید