جدول جو
جدول جو

معنی پروتوپلاست

پروتوپلاست((پُ رُ تُ پِ))
یاخته بدون دیواره، پیش یاخته (واژه فرهنگستان)
تصویری از پروتوپلاست
تصویر پروتوپلاست
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پروتوپلاست

پروتوپلاسم

پروتوپلاسم
ماده سیال و بی رنگ زنده سلول های گیاهی و جانوری که از دو جزو سیتوپلاسم و هسته تشکیل شده و سطح آن دارای نیروی کششی خاصی است که آن را از جاری شدن محفوظ می دارد و ضمناً موجب حفظ آن در برابر مایعات دیگر است، درون یاخته (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین

پروتوپلاسم

پروتوپلاسم
سیتوپلاسم، بخشی از سلول که در اطراف هسته قرار دارد و محتوای سلول را تشکیل می دهد، پروتوپلاسم
پروتوپلاسم
فرهنگ فارسی عمید

کروموپلاست

کروموپلاست
پلاستهای رنگین. پلاستهای زرد و قرمز و نارنجی و بنفش که پس از زایل شدن رنگ کلروفیل آشکار میشوند. (گیاه شناسی گل گلاب چ 3 ص 21)
لغت نامه دهخدا

پرتوپلاسم

پرتوپلاسم
ماده سیال و بیرنگ زنده سلولهای گیاهی و جانوری که از دو جزو سیتوپلاسم و هسته تشکیل شده و سطح آن دارای نیروی کششی خاصی است که آنرا از جاری شدن محفوظ میدارد و ضمنا موجب حفظ آن در برابر مایعات دیگر است. این کشش سطحی پروتوپلاسم فشردگی خاصی بسطح آن میدهد که اصطلاحا غشا سیتوپلاسمی نامیده میشود. ترکیب اصلی سیتوپلاسم یک ترکیب آلی ازت دار است که جزو پروتیدها میباشد
فرهنگ لغت هوشیار