پیروز، مظفر، فاتح اَلَک، وسیله ای گرد و دیواره دار با سطح سوراخ سوراخ معمولاً ریز که برای جدا کردن ناخالصی، گَردها یا اجزای ریز و درشت حبوبات، آرد و امثال آن به کار می رود، غَربیل، پَریز، تُنُگ بیز، غَرویزَن، غَربال، تُنُک بیز، چاولی، مُنخُل، پَریزَن، آردبیز، گَربال، موبیز، پَرویزَن
پَر گشودن و پریدن پرندگان، پرش، پریدن و حرکت کردن در هوا، کنایه از مسافرت کردن با هواپیما، تخته های نازک و باریک به درازی نیم متر که در پوشش خانه بر روی تیرهای سقف، نزدیک به هم می چینند و روی آن ها پوشال یا حصیر می اندازند پرواز کردن: پریدن، حرکت کردن پرنده یا هواپیما در آسمان، مسافرت کردن با هواپیما