جدول جو
جدول جو

معنی پرمخیده

پرمخیده((پَ مَ دِ))
خودسر و نافرمان، فرزند عاق شده
تصویری از پرمخیده
تصویر پرمخیده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پرمخیده

پرمخیده

پرمخیده
مخالف و خودرأی را گویند و فرزندی را نیز گفته اندکه عاق و عاصی پدر و مادر شده باشد. (برهان). عاق وسرکش. (رشیدی). فرزند عاق. (جهانگیری) :
بد او را یکی پرمخیده پسر
ز بهر جهان بر پدر کینه ور.
ابوشکور
لغت نامه دهخدا

پر مخیده

پر مخیده
مخالف و خود رای، فرزندی که عاق و عاصی پدر و مادر شده باشد
پر مخیده
فرهنگ لغت هوشیار

پرمخیدن

پرمخیدن
برمخیدن، خودسری و نافرمانی کردن، از پدر و مادر نافرمانی کردن، عصیان ورزیدن
پرمخیدن
فرهنگ فارسی عمید

برمخیده

برمخیده
ویژگی فرزند خودسر و نافرمان، عاق والدین، برای مِثال مر او را بُدی برمخیده پسر / ز بهر جهان بر پدر کینه ور (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۲)
برمخیده
فرهنگ فارسی عمید

برمخیده

برمخیده
مخالف و خودرای و عاق و عاصی شده. (برهان). فرزند عاق که فرمان مادر و پدر نبرد. (اوبهی) :
مر او را یکی برمخیده پسر
ز مهر جهان بر پدر کینه ور.
ابوشکور.
و رجوع به برمخیدن شود، خوراک و قوت، زنبور عسل. (ناظم الاطباء). برموز. پرمور. پرموز
لغت نامه دهخدا