جدول جو
جدول جو

معنی پرده برداری

پرده برداری((~. بَ))
برداشتن پرده از روی چیزی و به تماشا گذاشتن آن به نشانه آغاز بهره برداری یا نمایش، آشکار ساختن یک راز
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پرده برداری

پرده برداری

پرده برداری
عمل برداشتن پرده از روی چیزی، مثل مجسمه ای که تازه ساخته شده
پرده برداری
فرهنگ فارسی عمید

گرته برداری

گرته برداری
طراحی چیزی به کمک گرده (یا خاکه) زغال و غیره، یکی از شیوه های ترجمه، عمل تقلید یا نسخه برداری از یک تصویر یا طرح
گرته برداری
فرهنگ فارسی معین

راه برداری

راه برداری
عمل راه بردار. اهتداء. (یادداشت مؤلف). رشاد. رَشَد. رشد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پرده داری

پرده داری
سمت پرده دار حاجبی حجابت سدانت، دربانی، پرده پوشی
پرده داری
فرهنگ لغت هوشیار

پرده داری

پرده داری
سمت حاجب. سمت پرده دار. سدانت. حِجبه. حِجابت. حاجبی، سِرنگاهداری. پرده پوشی. سِرپوشی. رازداری. سَتّاری. سِرنگهداری
لغت نامه دهخدا

پرده داری

پرده داری
اگر بیند پرده داری پادشاه مصلح عادل می کرد، دلیل که وی به صلاح و به خیر گراید و مال حلال یابد. اگر بیند پرده داری پادشاه ظلم می کرد، دلیل که به فسادمایل شود و مال حرام یابد. جابر مغربی
اگر کسی به خواب دید، پرده داری می کرد، دلیل است حاجتی که دارد روا گردد و عزتش زیاده شود. محمد بن سیرین
فرهنگ جامع تعبیر خواب