جدول جو
جدول جو

معنی پرد

پرد
لای و ته جامه و کاغذ چنان که گویند یک پرد و دو پرد یعنی یک لای و دو لای یا یک ته و دو ته، خواب مخمل و جامه و مانند آن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پرد

پرد

پرد
به لهجۀ گیلانی، پل رودخانه و جوی آب. (برهان) (رشیدی) (جهانگیری). قنطره
لغت نامه دهخدا

پرد

پرد
لُغَز. اُحجیَّه. (السامی). بَرد. (برهان). چیستان، لای و ته جامه و کاغذ باشد چنانکه گویند یک پرد ودو پرد یعنی یک لای و دو لای یا یک ته و دو ته. (برهان) ، خواب (در مخمل و جامه). (برهان)
لغت نامه دهخدا