معنی پرخوارگی - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پرخوارگی
پرخوارگی
- پرخوارگی
- شکمخوارگی. شکم پرستی. اَکولی. پرخوری. پرخواری. شِکموئی. شکم گندگی. گران خواری. گلوبندگی
لغت نامه دهخدا
غمخوارگی
- غمخوارگی
- غمخواری، غم گساری، دلسوزی و مهربانی، برای مِثال به غمخوارگی چون سرانگشت من / نخارد کس اندر جهان پشت من (سعدی۱ - ۷۹)
فرهنگ فارسی عمید