معنی پرپر
- پرپر((پَ پَ))
- صدا یا حالت پر زدن پرنده، کنایه از جان دادن و مردن
واژههای مرتبط با پرپر
پرپر
- پرپر
- تیهو فرفور. صدای پریدن گنجشک و مانند آن. پوشیده از پر، هر گیاهی که گلش بر اثر تربیت و توجه بیش از حد معمول گلبرگ داشته باشد گلی که جامش از حد طبیعی بیشتر گلبرگ دارد
پرپر
- پرپر
- گل پربرگ، گلی که گلبرگ بسیار داشته باشد
پرپر
- پرپر
- پوشیده از پر، هر گیاهی که گلش بر اثر تربیت و توجه بیش از حد معمول گلبرگ داشته باشد
پرپر
- پرپر
- صدای پر زدن پرنده
پرپر زدن: بال و پر زدن پرنده، کنایه از جان دادن و مردن
پرپر کردن: از هم کندن و ریزریز کردن برگ های گل
پرپر
- پرپر
- پِر و پِر. در تداول کودکان، آواز پریدن گنجشک و جز آن. آواز پرش مرغ. آواز پرزدن مرغان. رجوع به پِر و پِر شود.
- پرپر کردن، برآمدن آواز پرش مرغ (در تداول اطفال)
پرپر
- پرپر
- گل پرپر، مضاعف (در گل). صدبرگ. پربرگ. عبهر پرپر، عبهر مضاعف، پوشیده از پر:
زمین کوه تا کوه پرپر بود
ز فرش همه دشت پرفر بود.
فردوسی
پرپر
- پرپر
- فرفور. تیهو. (شعوری بنقل از المجمع)
پرپر
- پرپر
- بسیار زیاد، کاملا انباشته، پر شدن در حد فاصل در حد ظرفیت
پرور
- پرور
- ریشه پروردن، دارای پر
