معنی پراگنده تصویر پراگنده پراگنده ((پَ گَ دِ)) غمگین، پریشان، تلف شده، گوناگون، متفرق، شیفته، شوریده، مشهور، معروفغمگین، پریشان، تلف شده، گوناگون، متفرق، شیفته، شوریده، مشهور، معروف فرهنگ فارسی معین