جدول جو
جدول جو

معنی پذیره شدن

پذیره شدن((~. شُ دَ))
جلو رفتن، پیشواز رفتن، به مقابله رفتن
تصویری از پذیره شدن
تصویر پذیره شدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پذیره شدن

پذیره شدن

پذیره شدن
بپیشواز شدن باستقبال رفتن استقبال کردن، بجنگ شدن ببرابری و مقابله شدن، یا پذیره شدن سخنی را. پذیرفتن آن قبول کردن آن
فرهنگ لغت هوشیار

پذیره آمدن

پذیره آمدن
باستقبال آمدن بپیشواز آمدن، بجنگ آمدن بمقابله آمدن
پذیره آمدن
فرهنگ لغت هوشیار

پذیرفته شدن

پذیرفته شدن
مستجاب شدن درگیر شدن، قبول شدن تصویب شدن
پذیرفته شدن
فرهنگ لغت هوشیار

گذاره شدن

گذاره شدن
گذشتن عبور کردن: این ترکمانان که از خودشان برفتند دیگر روی زهره ندارند که از جیحون گذاره شوند. یا گذاره شدن تیر. گذشتن تیر از موضعی: بزد بر میان درخت سهی گذاره شد آن تیر شاهنشهی
فرهنگ لغت هوشیار