جدول جو
جدول جو

معنی پذرفتکاری

پذرفتکاری
پذیرش، فرمانبرداری، اقرار، اعتراف
تصویری از پذرفتکاری
تصویر پذرفتکاری
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پذرفتکاری

پذرفتکاری

پذرفتکاری
قبول پذرفتاری، فرمانبرداری اطاعت، اقرار اعتراف، آفرین درود دعا اعتذار معذرت
فرهنگ لغت هوشیار

پذیرفتکاری

پذیرفتکاری
قبول پذیرفتاری، فرمانبرداری مطاوعت، اقرار اعتراف
پذیرفتکاری
فرهنگ لغت هوشیار

پذرفتگاری

پذرفتگاری
قبول پذرفتاری، فرمانبرداری اطاعت، اقرار اعتراف، آفرین درود دعا اعتذار معذرت
فرهنگ لغت هوشیار

پذرفتگاری

پذرفتگاری
قبول. پذرفتاری: از زبان عبدالملک بن نوح پذرفتگاریها کردند و بوفور رعایت و مزید عنایت موعود گردانیدند. (ترجمه تاریخ یمینی).
، در بیت ذیل این کلمه آمده و چنین مینماید که بمعنی دعا و آفرین و درود یا اعتذار ومعذرت باشد:
درودت باد شهرو از شهنشاه
ز داماد نکوبخت نکوخواه
درودت با بسی پذرفتگاری
بشاهی و مهی و کامگاری.
فخرالدین اسعد (ویس و رامین ص 46)
لغت نامه دهخدا

پذرفتکار

پذرفتکار
قبول کننده پذیرنده، فرمانبردار مطیع، مقر معترف خستو
پذرفتکار
فرهنگ لغت هوشیار

پذرفتکار

پذرفتکار
پذرفتگار، قبول کننده، پذیرنده، ضامن، کفیل، متعهد، فرمان بردار
پذرفتکار
فرهنگ فارسی عمید