پذرفتار پذرفتار کسی که کم و بسیار کسی برگردن گیرد و برساند پایندان ضامن کفیل پذیرفتار فرهنگ لغت هوشیار
پذرفتار پذرفتار پذیرفتار. کفیل. (زمخشری). حمیل. پایندان. ضامن. کسی که کم و بسیار کسی بر گردن گیرد و برساند. صبیر. غریر. قبیل. (منتهی الارب). کافل. زعیم: دلت براز خدااز زمانه راهبر است کفت به روزی خلق خدای پذرفتار. اسدی. - پذرفتار شدن، زعامت. ضمانت. کفالت. پایندانی لغت نامه دهخدا
پذیرفتار پذیرفتار تاوان دار ضامن متعهد کفیل پایندان پذرفتار، سردار ریش سفید قوم زعیم فرهنگ لغت هوشیار
پذرفتگار پذرفتگار قبول کننده، پذیرنده، ضامن، کفیل، متعهد، برای مِثال چو روشن گشت بر شاپور کارش / به صد سوگند شد پذرفتگارش (نظامی۲ - ۲۸۵)، فرمان بردار فرهنگ فارسی عمید