معنی پختن پختن ((پُ تَ)) کنایه از آماده کردن، مهیا ساختن، با تجربه و کارآزموده گشتن کنایه از آماده کردن، مهیا ساختن، با تجربه و کارآزموده گشتن تصویر پختن فرهنگ فارسی معین