معنی پچل - فرهنگ فارسی معین
معنی پچل
- پچل((پِ چَ))
- شلخته، کثیف، پلید. بچل، چپل، پچول
تصویر پچل
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پچل
پچل
- پچل
- کثیف، پلید، کسی که تن و لباس خود را همیشه چرک و کثیف نگاه دارد
فرهنگ فارسی عمید
پچل
- پچل
- آنکه پیوسته تن و لباس ملوث دارد، شلَخته. پِنتی. دَنس. پلشت. قَذر، قبیح. قبیحه. هجین. مستهجن. خبیث، چرک
لغت نامه دهخدا