جدول جو
جدول جو

معنی پای آگیش

پای آگیش
آن که به پای آویزد یا پیچد، پای پیچ، پای آهنج، مرگ که پای پیچ هر کس شود، مرگ محتوم
تصویری از پای آگیش
تصویر پای آگیش
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پای آگیش

پای آگیش

پای آگیش
آنچه به پا آویزد یا بپیچد، برای مِثال توشۀ جان خویش از او بربای / پیش کآیْدتْ مرگ پای آگیش (رودکی - ۵۰۴)، آگیشیدن
پای آگیش
فرهنگ فارسی عمید

پای آگیش

پای آگیش
آویختن بود بچیزی، (صحاح الفرس)،
آنکه بپای آویزد، آنکه بپای پیچد، پای آویز، پای آهنج، پای پیچ، مجازاً، ناگزیر، محتوم:
توشۀ جان خویش ازو بردار
پیش کایدت مرگ پای آگیش،
رودکی
لغت نامه دهخدا

پای گیر

پای گیر
یا پای گیر کسی شدن، ضرر یا جنحه و یا جنایتی بدو تعلق گرفتن
پای گیر
فرهنگ لغت هوشیار

پای گیر

پای گیر
پابند، کنایه از مقید، چیزی که پا به آن گیر کند، کنایه از آنچه انسان به آن گرفتار و پای بند شود
پای گیر
فرهنگ فارسی عمید