معنی پاهنگ پاهنگ ((هَ)) پاسنگ. پاشنگ. پاچنگ. پازنگ. پاژنگ. پاجنگ، پای افزار، کفش پاسنگ. پاشنگ. پاچنگ. پازنگ. پاژنگ. پاجنگ، پای افزار، کفش تصویر پاهنگ فرهنگ فارسی معین