صفحه یا تابلویی که روی آن اعلان یا ابزارهای اندازه گیری نصب شود، سطح پیش ساخته نسبتاً بزرگی که آن را به صورت دیوار یا سقف نصب می کنند، گروهی از افراد متخصص و صاحب نظر که برای بحث یا داوری درباره موضوعی گرد هم آیند
چوبی که نجاران در شکاف چوب دیگر نهند تا آسان بشکافد و کفشگران در فاصله قالب و کفش میگذارند فانه پهانه فهانه پغار اسکنه گوه، چوبی که زیر ستون گذارند تا رایت ایستد، چوبی که پشت در اندازند تا باز نشود چوبکی که بر یک طرف آن سوراخی باشد و میخی باریک در آن کنند چنانکه آن چوب باسانی حرکت کند و آن طرف که سوراخ دارد در دیوار استوار کنند و چون خواهند که در خانه بسته شود آنرا به پشت در باز افکنند و آنرا چلمرد خوانند
کُلون، چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، فانه، فَهانه، تَنبه، مَدَنگ، بَسکَله، فَردَر، کُلَند، فَروَند، فَلجَم، کلیدان گُوِه، تکۀ چوب یا آهن که هنگام ترکاندن و شکافتن چوب یا تخته لای آن می گذارند، گاز، فانِه، پَهانِه، فَهانِه، بَغاز، پَغاز، بَراز
نوعی بازی فکری که از چندین قطعه مقوایی، چوبی یا پلاستیکی دارای شکل های منظم تشکیل شده است و وقتی این قطعه ها به صورت مناسب کنار هم قرار می گیرند تصویر خاص و مورد نظر شکل می گیرد
دستگاه یا وسیله ای که کاغذها را با آن سوراخ و باطل کنند، منگنه (واژه فرهنگستان)، ایجاد کردن سوراخ هایی که اطلاعاتی را نمایش می دهند بر روی کارت یا نوار کاغذی برای وارد کردن آن اطلاعات به کامپیوتر
آب، ماده ای مایع، بی طعم، بی بو و مرکب از اکسیژن و هیدروژن با فرمول شیمیایی h۲o که در طبیعت به مقدار زیاد موجود است و سه ربع روی زمین را فراگرفته، در صد درجۀ سانتی گراد جوش می آید و در صفر درجۀ سانتی گراد منجمد می شود برای مِثال نه در آن معده ریزه ای میده / نه در آن دیده قطره ای پانی (سنائی - لغت نامه - پانی)