معنی پالونه پالونه ((نِ)) صافی، آبکش، ظرف فلزی سوراخ سوراخ که با آن چیزها را صاف کنند، پالاون، پالوانه صافی، آبکش، ظرف فلزی سوراخ سوراخ که با آن چیزها را صاف کنند، پالاوَن، پالوانه تصویر پالونه فرهنگ فارسی معین