جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پاک باختن

پاک باخته

پاک باخته
کسی که همه چیز خود را از دست داده، آنکه در قمار تمام دارایی خود را باخته باشد
پاک باخته
فرهنگ فارسی عمید

پاک باخته

پاک باخته
کسی که همه پول خود را باخته است، کسی که همه چیز خود را از دست داده است
پاک باخته
فرهنگ فارسی معین

جان باختن

جان باختن
جان را از دست دادنجانرا در راه کسی یا چیزی فدا کردن
جان باختن
فرهنگ لغت هوشیار

جان باختن

جان باختن
جان خود را از دست دادن، جان سپردن
کنایه از جان را در راه کسی یا چیزی فدا کردن
جان باختن
فرهنگ فارسی عمید

خشک باختن

خشک باختن
بی شرط و گرو قمار بازی کردن. (از برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرای ناصری) (شرفنامۀ منیری) ، هرچه اسباب بود بتمام درباختن. (شرفنامۀ منیری). کنایه از سامان و مایعرف خود را باختن. (برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرای ناصری) :
چشم من با رخ تو هر دو جهان
خشک می بازد و تر می ماند.
خاقانی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا