معنی پاشیب
- پاشیب
- نردبان زینه پایه
واژههای مرتبط با پاشیب
پاشیب
- پاشیب
- نردبان زینه پایه
پاشیب
- پاشیب
- پله، پلکان آب انبار، پلکانی که از آن به محلی در زیرزمین بروند
پاشیب
- پاشیب
- نردبان و زینه پایه، (برهان) :
ساحت بستان سر او بام قدرش کز علو
کاخ و فرواره فراز لامکان آورده اند
از عمود صبح پاشیبی بر این بربسته اند
وز بنات نعش آنرا نردبان آورده اند،
(از براهین العجم)
پا شیب
- پا شیب
- پلکان آب انبار
پاشیر
- پاشیر
- زیر زمین خرد که شیر آب انبار بر دیوار آن نصب شده است گودال پای شیر آب انبار کلیه بنای مجاور شیر آنجای از آب انبار که آب از شیر گیرند
تاشیب
- تاشیب
- تباه کردن میان قوم برآغالاندن برانگیختن، در هم پیچاندن درختان
پاشیر
- پاشیر
- پای شیر آب انبار، گودالی که زیر شیر آب انبار درست می کنند
پاشیر
- پاشیر
- زیرزمین خرد که شیر آب انبار بر دیوار آن متصل نصب شده باشد
پاشیر
- پاشیر
- زیر زمین خُرد که شیر آب انبار بر دیوار آن منصوب است، گودال پای شیر آب انبار و کلیۀ بنای مجاور شیر، آنجای از آب انبار که آب از شیر گیرند