جدول جو
جدول جو

معنی پاشنه خیز کردن

پاشنه خیز کردن((~. کَ دَ))
مهمیز زدن و اسب را برانگیختن
تصویری از پاشنه خیز کردن
تصویر پاشنه خیز کردن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پاشنه خیز کردن

پاشنه خیز کردن

پاشنه خیز کردن
پاشنه خیز کردن اسب. بر انگیختن و تحریک اسب با زخم پاشنه یا مهمیز
پاشنه خیز کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پاشنه خیز کردن

پاشنه خیز کردن
پاشا، مصطفی الفلکی (1240- 1319 هجری قمری). وی علوم ریاضی را در پاریس آموخت و حکومت مصر او را واداشت تا مکانیک عملی را برای آلات رصدیه بیاموزد و او چون به مصر بازگشت متولی مرصد فلکی و نظارت مدرسه مهندسخانه و مدرسه مساحهالخدیویه شد و در هر سال تقویمی فلکی بعربی و فرانسوی منتشر میکرد که مستند حکومت مصر در ضبط حساب بود. او راست: الاَّیات الباهره فی النجوم الزاهره که در ذیل مجلۀ روضهالمدارس در مصر بطبع رسیده. بهجهالطالب فی علم الکواکب، زرکلی در اعلام ذکر این کتاب آورده. تحفهالمرضیه فی المقاییس و الموازین المتریه، معرب از لغت فرانسوی، بمعرفت اسماعیل پاشا و صادق افندی شنن و براهنمایی مسیوروجرس وکیل مدارس ملکیه و آن در مطبعهالمدارس بسال 1292 هجری قمری بطبع رسیده. ترجمه حیاه محمودپاشا الفلکی، این کتاب رابهمراهی محمدپاشا مختار تألیف کرد و در بولاق 1886 میلادی بطبع رسیده. الدرر التوفیقیه فی تقریب علم الفلک والجیودیزیه، در دو جزء به نفقۀ نظارت معارف در بولاق 1302 هجری قمری بطبع رسیده. (معجم المطبوعات ج 1 ستون 444 و 445). و رجوع به اعلام زرکلی ج 1ص 114 شود
لغت نامه دهخدا