معنی پاسپار - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پاسپار
پاسپار
- پاسپار
- پایمال شده، لگدمال شده، لگدکوب، پامال
پاسپار کردن: پاسپر کردن، لگدکوب کردن
فرهنگ فارسی عمید
پاسپار
- پاسپار
- لگدبازی باشد که طفلان در آب و در خشکی میکنند. (برهان بنقل از مؤیدالفضلا)
لغت نامه دهخدا