معنی پاسبک کردن
پاسبک کردن
((~. کَ دَ))
زایمان کردن، زاییدن
تصویر پاسبک کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پاسبک کردن
پاسپر کردن
پاسپر کردن
پاسار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
پاسار کردن
پاسار کردن
لگد کوب کردن پایمال کردن
فرهنگ لغت هوشیار
پاسار کردن
پاسار کردن
پامال کردن، لگدکوب کردن
فرهنگ فارسی عمید
پاسار کردن
پاسار کردن
لگدکوب کردن، پایمال کردن
فرهنگ فارسی معین
پاسخ کردن
پاسخ کردن
جواب گفتن جواب دادن، استجابت دعا
فرهنگ لغت هوشیار
پارک کردن
پارک کردن
متوقف کردن اتومبیل و دیگر وسایل نقلیه در محل معین
فرهنگ لغت هوشیار
پارک کردن
پارک کردن
Moor, Park
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پارک کردن
پارک کردن
пришвартовать , парковать
دیکشنری فارسی به روسی
پارک کردن
پارک کردن
anlegen, parken
دیکشنری فارسی به آلمانی