جدول جو
جدول جو

معنی پارینه

پارینه((نِ))
منسوب به سال گذشته، سال گذشته، کهنه
تصویری از پارینه
تصویر پارینه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پارینه

پارینه

پارینه
منسوب و مربوط بسال گذشته منسوب به پار پارسالین پارین: (که تقویم پارینه نایدبکار) (سعدی)، سال گذشته سال پیش پار، کهنه
پارینه
فرهنگ لغت هوشیار

پارینه

پارینه
پارسالی، برای مِثال گفتمت امسال شدی به ز پار / رو که همان احمد پارینه ای (سنائی۲ - ۴۹۴)، سال گذشته، سال پیش، کهنه، دیرینه، قدیمی
پارینه
فرهنگ فارسی عمید

پارینه

پارینه
منسوب به پار. پارین. پارسالین:
چند خرامی ّ و تکبر کنی
دولت پارینه تصور کنی.
سعدی.
برو زن کن ای خواجه هرنوبهار
که تقویم پارینه ناید بکار.
سعدی.
- امثال:
من همان احمد پارینه که بودم هستم.
رو که همان احمد پارینه ای.
، سال گذشته. سال پیش. پار:
این طاس خالی از من و آن کوزه ای که بود
پارینه پر ز شهد مصفی از آن تو.
وحشی.
، کهنه. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا

پسرینه

پسرینه
نرینه در فرزند آدمی جنس پسر مقابل مردینه عورتینه (قس. زنینه دخترینه مردینه)
فرهنگ لغت هوشیار