جدول جو
جدول جو

معنی پادرختی

پادرختی((دَ یا دِ))
میوه هایی که به هر دلیلی (باد، کرم خوردگی) در پای درخت بریزد، مقابل دست چین
تصویری از پادرختی
تصویر پادرختی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پادرختی

پادرختی

پادرختی
میوه های کرم خورده که پای درخت میافتد مقابل دستچین
پادرختی
فرهنگ لغت هوشیار

پادرختی

پادرختی
میوه ای که از درخت به پای درخت افتاده باشد، میوه ای که از پای درخت جمع کنند
پادرختی
فرهنگ فارسی عمید

پادرختی

پادرختی
میوه های کرم زده و امثال آن که خود از درخت ریزد. میوه هائی که نچینند و خود از درخت فروریزد و این نوع پست تر از چیده باشد. مقابل دست چین
لغت نامه دهخدا

پادرازی

پادرازی
دراز بودن پا، تجاوز از حد خود (قس. دست درازی)، نوعی نان شیرینی مشبک معادل کف پایی
فرهنگ لغت هوشیار

سردرختی

سردرختی
هر میوه ای که از درخت به دست آید از قبیل سیب، گلابی، زردآلو، هلو و مانند آن ها
سردرختی
فرهنگ فارسی عمید