معنی پادرازی پادرازی دراز بودن پا، تجاوز از حد خود، نوعی نان شیرینی مشبک تصویر پادرازی فرهنگ فارسی معین
پادرازی پادرازی دراز بودن پا، تجاوز از حد خود (قس. دست درازی)، نوعی نان شیرینی مشبک معادل کف پایی فرهنگ لغت هوشیار
لادرازی لادرازی دهی از دهستان تَرکَه دِز بخش مسجدسلیمان، شهرستان اهواز، واقع در 15 هزارگزی شمال باختری مسجدسلیمان دارای 120 تن سکنه. محصول آن غلات و راه آنجا اتومبیل رو است. و ساکنین آن از طایفۀ هفت لنگ بختیاری هستند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6) لغت نامه دهخدا
پادراز پادراز مرغی ماهیخوار دارای پرهای سرخ کم رنگ و پاهای دراز و منقار خمیده که در کنار آبها و باتلاقها بسر میبرد و بیشتر در مصر دیده شود فرهنگ لغت هوشیار
پادراز پادراز مرغی ماهی خوار با پرهای سرخ کم رنگ و پاهای دراز و منقار بلند که بیشتر در مصر پیدا می شود و در کنار آب ها و باتلاق ها به سر می برد فرهنگ فارسی عمید
پادرانه پادرانه کسی که نام او را در سیاهه سربازان بنیچه دهات مینوشتند در صورتیکه بجای خود کس دیگری را بخدمت سربازی اعزام میکرد ماهانه ای باو می پرداخت (قاجاریه) فرهنگ لغت هوشیار