جدول جو
جدول جو

معنی پاخورشی

پاخورشی((خُ رِ))
وسایل لازم برای پخت خورش
تصویری از پاخورشی
تصویر پاخورشی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پاخورشی

پا ورقی

پا ورقی
کلمه اول سطر صفحه بعد که در پایین صفحه قبل بجای عدد می نوشتند تا اوراق باسانی تنظیم شود، آنچه در پایین صفحه نوشته میشود مانند شرح و تعلیق، قصه و جز آن که در ذیل صفحات روزنامه مینویسند. یا گفته های فلان پا ورقی ندارد. یعنی نادرست است و بصحتش نمیتوان اعتماد کرد
فرهنگ لغت هوشیار

بیخورشی

بیخورشی
بی خوراکی. بی خوردی. بی طعامی:
چون من ز نهاد خویش پاکم
کی بیخورشی کند هلاکم.
نظامی.
از بیخورشی تنم فسرده ست
نیروی خورندگیش مرده ست.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پاورقی

پاورقی
شرح و تفسیری که در پایین صفحۀ کتاب نوشته شود، داستانی که در پایین صفحۀ روزنامه چاپ شود
پاورقی
فرهنگ فارسی عمید