معنی پا در گل پا در گل((دَ گِ)) آن که پایش در میان گل و خاک است، گرفتار، خجل، شرمسار تصویر پا در گل فرهنگ فارسی معین
پا در گل پا در گل مقیّد. گرفتار، خجل. شرمسار: ز شرم جلوۀ مستانۀ او سروپا در گل ز طوق قمریان چون دود از روزن هوا گیرد. صائب. - پا در گل بودن، مقید بودن. گرفتار و پای بند چیزی بودن: دوش بر یاد حریفان بخرابات شدم خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود. حافظ لغت نامه دهخدا