جدول جو
جدول جو

معنی بیسکویت

بیسکویت
نوعی شیرینی که خشک و کم وزن است
تصویری از بیسکویت
تصویر بیسکویت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بیسکویت

بیسموت

بیسموت
فرانسوی سر ختاو از توپال ها فلزی است سفید که بسرخی میگراید بسیار شکننده است و در 268 درجه ذوب گردد
فرهنگ لغت هوشیار

بیسموت

بیسموت
عنصر فلزی سفید رنگ مایل به خاکستری، متبلور و شکننده که در ۲۶۸ درجه حرارت ذوب می شود و در داروسازی و صنعت به کار می رود
بیسموت
فرهنگ فارسی عمید

بیسموت

بیسموت
عنصر فلزی متبلور شکننده نقره فام با پرتو گلگون (علامت شیمیایی Bi)، از لحاظ هدایت برق و حرارت ضعیف است و براثر انجماد منبسط میشود و برای پایین آوردن نقطۀ ذوب آلیاژها (آلیاژهای قالبگیری) و در چاپ پارچه های پنبه ای و ساختن لوازم آرایش بکار میرود، ترکیبات غیرمحلول آن در طب استعمال میشود، (از دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا

بیسکون

بیسکون
مُرَکَّب اَز: بی + سکون، جنبان. متحرک. (ناظم الاطباء) ، مشوش. مضطرب. بی آرام:
هر جا که دلی است در غم تو
بیصبر و قرار و بیسکون باد.
حافظ.
، کسی که از شوخی هیچ جا قرار نگیرد. (غیاث)، شوخ که در هیچ جا قرار نگیرد. (آنندراج)، رجوع به سکون شود
لغت نامه دهخدا