بیژه بیژه ویژه، خاص، خاصه، برگزیده، خالصخُصوصاً، مَخصوصاً، سیَّما، عَلَی الخُصوص، بِه ویژِه، بِالخُصوص، لاسیَّما، بِه خُصوص فرهنگ فارسی عمید
بیژه بیژه ویژه. خالص و بی آمیزش و بیغش. (برهان). خالص و پاک و بیغش، و آنرا ویژه نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) ، خاص و خاصه. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). رجوع به ویژه شود لغت نامه دهخدا
بیژن بیژن ترانه خوان، جنگجو، مجرد، تنها، پسر گیو، دلداده منیژه، (نگارش کردی: بیژهن) فرهنگ نامهای ایرانی