معنی بی نمک - فرهنگ فارسی معین
معنی بی نمک
- بی نمک((نَ))
- آن چه نمک ندارد، آن که شکل یا حرکاتش توجه کسی را جلب نکند
تصویر بی نمک
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با بی نمک
بی نمک
- بی نمک
- آنچه نمک ندارد، آنکه شکل یا حرکاتش توجه کسی را جلب نکند بی لطف مقابل ملیح نمکین
فرهنگ لغت هوشیار
بی نمک
- بی نمک
- آنچه نمک نداشته باشد، کنایه از کسی که صورت و کردار و رفتارش دلپسند نباشد
فرهنگ فارسی عمید
بی نمکی
- بی نمکی
- فاقد نمک بودن، بیمزه بودن، بی لطفی شکل یا حرکات شخص مقابل ملاحت نمکینی
فرهنگ لغت هوشیار