بهمنگان، روز بهمنجنه یعنی روز دوم از بهمن ماه برای مِثال اورمزد و بهمن و بهمنجنه فرخ بُوَد / فرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجنه (منوچهری - ۹۷)، اندر آمد ز در حجرۀ من صبحدمی (انوری - ۴۱۵)
نام روز دویم است از ماه بهمن و عجمان در این روز عید کنند و جشن سازند بنابر قاعده کلیه که نزد ایشان ثابت است که چون نام روز با نام ماه موافق آید عید باید کردن و آنرا بهمنجه نیز گویند، گویند دراین روز سپند را با شیر باید خورد بجهت زیادتی حافظه و در بعضی از بلاد در این روز مهمانی کنند بطعامی که در آن جمیع حبوبات باشد و بعضی گویند نام روز دویم از هر ماه شمسی. (برهان). روز دوم ماه بود بقول پارسیان و بقول دیگر روز دوم بود از بهمن ماه و پادشاهان عجم این روز را بفال نیکو داشتندی و بهمن سرخ و زرد سر همه چیز بیفشاندندی. (صحاح الفرس) : فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد عید فرخندۀ بهمنجنه و بهمن ماه. فرخی. بجوش اندرون دیگ بهمنجنه بگوش اندرون بهمن و قیصران. منوچهری. رسم بهمن گیر و از نو تازه کن بهمنجنه ای درخت ملک، عزت بار و بیداری تنه. منوچهری. اندرآمد ز در حجرۀ من صبحدمی روز بهمنجنه یعنی دویم از بهمن ماه. انوری.
نوعی گُل سفید رنگ با بوتۀ پرخار و برگ های دراز و بریده و ریشۀ شبیه زردک که در جنگُل ها و کوه ها می روید و در زمستان و میان برف گُل می دهد، بَهمَن، گُلِ بَهمَن، بَهمَنان
نوعی گُل سفید رنگ با بوتۀ پرخار و برگ های دراز و بریده و ریشۀ شبیه زردک که در جنگُل ها و کوه ها می روید و در زمستان و میان برف گُل می دهد، بَهمَنَین، گُلِ بَهمَن، بَهمَن