جدول جو
جدول جو

معنی به

به
((بِ))
به وسیله، توسط، سوگند، قسم مانند، به خدا، به جان تو، به سویی، به طرف، برای، به خاطر، بر روی، بر
تصویری از به
تصویر به
فرهنگ فارسی معین