خودنمایی، کروفر، برای مِثال خسروا معذورشان می دار کز بوش و دروغ / خانه هاشان بس که پر شد مردمی را جا نماند (امیرخسرو- مجمع الفرس - بوش)، جماعتی از مردم درهم آمیخته از هر صنف
قطعۀ متحرک یا ثابت توخالی که میله یا محور در آن می چرخد درختی با برگ های شبیه برگ حنا و تخم های زرد رنگ شبیه شاهدانه که برگ آن مصرف دارویی دارد، بوش دربندی
شیافی باشد که از دربند می آورند و آنرا بوش دربندی میخوانند، گویند آن رستنی باشد که در ملک ارش بهم میرسد، و آنرا می کوبند و شیاف ساخته می آورند، سرد و خشک است در اول، ورمهای گرم را نافع باشد، (برهان) (ناظم الاطباء)، گیاهی که از آن شیاف سازند و در سابق آنرا از ’دربند’ می آوردند و بوش دربندی می گفتند، (فرهنگ فارسی معین)، سرین و نرمی گوشت آن، (منتهی الارب) (آنندراج)، عجیزه، ج، ابواص، (اقرب الموارد)، عَجُز و سرین و نرمی پیه عجز، (ناظم الاطباء)، بار نباتی است، (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)، نوع گوسپند و ستور، ج، ابواص، (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
ژروم اکن معروف به ژروم بوش. نقاش هلندی (و. بوالودوک حدود 1450 / 1460 میلادی ف. 1516م.). وی موضوعات تخیلی یا سمبولیک را با تخیلی عجیب نمایش داده. از آثار او: ’ارابۀ یونجه’ و ’وسوسۀ سنت آنتوان’ را باید نام برد. (فرهنگ فارسی معین)