جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بوسلیمان

بوسلیمان

بوسلیمان
رجوع به ابوسلیمان شود، از صفات دهان و لب محبوب. (آنندراج) :
من بسته ام لب طمع اما نگار من
دارد دهان بوسه فریبی که آه از او.
صائب (از آنندراج).
این لب بوسه فریبی که ترا داده خدا
ترسم آیینه ز دیدار تو قانع نشود.
(از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

ابوسلیمان

ابوسلیمان
خروه. (مهذب الاسماء). خروس. دیک. ابوالیقظان. ابوبرائل. ابوسلمان. گال
لغت نامه دهخدا

ابوالیمان

ابوالیمان
بشیر بن عقربه. صحابیست. صحابه کسانی بودند که در روزگار سختی و هجرت، شانه به شانه پیامبر اسلام (ص) ایستادند و از او حمایت کردند. هر فردی که پیامبر را دیده و به او ایمان آورده، در زمره ی صحابه قرار می گیرد. واژه ی «صحابی» در منابع اهل سنت و تشیع بسیار مورد بحث و پژوهش قرار گرفته است. صحابه ستون های اصلی جامعه اسلامی نخستین را تشکیل می دادند و در تاریخ اسلام جایگاه ویژه ای دارند.
لغت نامه دهخدا

ابوسلمان

ابوسلمان
خروس. خُروه. ابوالیقظان. ابوبرائل. ابوسلیمان. دیک.
لغت نامه دهخدا

سلیمان

سلیمان
پر از سلامتی، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل که خداوند اسرار بسیاری از علوم و فنون غریبه و زبان حشرات و پرندگان را به او آموخت و سپاهی از جن و انس در اختیارش قرار داد
سلیمان
فرهنگ نامهای ایرانی