معنی بوده
- بوده((دِ))
- وجود داشته، موجود، واقع شده، حادث گشته
واژههای مرتبط با بوده
بوده
- بوده
- وجود داشته موجود، واقع شده حادث گشته
بوده
- بوده
- وجودداشته و هستی داشته. (ناظم الاطباء). وجودداشته. موجود. (فرهنگ فارسی معین) :
ای به ازل بوده و نابوده ما
وی به ابد مانده و فرسوده ما.
نظامی.
ورای همه بوده ای بود او
همه رشتۀ گوهرآمود او.
نظامی.
برده
- برده
- غلام، کنیز، اسیر
بویه
- بویه
- نفحه
بونده
- بونده
- کامل
بروده
- بروده
- سردی خنکی، سرد شدن، زم
بسوده
- بسوده
- دست زده دست نهاده شده، مالیده، لمس کرده شده، ساییده شده
بعده
- بعده
- بازه، دور اندیشی، دورا، بیگانگی (بازه فاصله)، سرزمین دور
بنده
- بنده
- برده، زر خرید، غلام
