معنی بنوا دادن
بنوا دادن
((بِ نَ. دَ))
گرو دادن
تصویر بنوا دادن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با بنوا دادن
فتوا دادن
فتوا دادن
فتودن
فرهنگ واژه فارسی سره
بخور دادن
بخور دادن
خوز ماندن
فرهنگ لغت هوشیار
فتوا دادن
فتوا دادن
صدور رای و نظر فقهی از جانب فقیه در مورد یک حُکم شرعی
فرهنگ فارسی عمید
بالا دادن
بالا دادن
بزرگ نمودن، بزرگ جلوه دادن
فرهنگ فارسی معین
تنوع دادن
تنوع دادن
Diversify
دیکشنری فارسی به انگلیسی
عنوان دادن
عنوان دادن
Title
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تنوع دادن
تنوع دادن
диверсифицировать
دیکشنری فارسی به روسی
عنوان دادن
عنوان دادن
озаглавить
دیکشنری فارسی به روسی
تنوع دادن
تنوع دادن
diversifizieren
دیکشنری فارسی به آلمانی