جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بنو

بنو

بنو
غله درو کرده توده ساخته خرمن گندم و جو و کاه و مانند آن، غله
بنو
فرهنگ لغت هوشیار

بنو

بنو
خرمن هر چیز را گویند اعم از گندم و جو وکاه و غیر آن. (برهان) (آنندراج). خرمن و غلۀ دروکردۀ توده نموده. (ناظم الاطباء). رجوع به بنوه شود
لغت نامه دهخدا