جدول جو
جدول جو

معنی بنک

بنک((بَ نَ))
نوعی از قماش اطلس که بر آن گل های زربفت باشد، گل ها و نشان ها که بر روی مهوشان از نوشیدن شراب بهم رسد، عرق که بر پیشانی ایشان نشیند
تصویری از بنک
تصویر بنک
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بنک

بنک

بنک
رد پا، نشان پارسی تازی شده بن، پاسی از شب نوعی از قماش اطلس که بر آن گلهای زربفت باشد، گلها و نشانها که بر روی مهوشان از نوشیدن شراب بهم رسد عرق که بر پیشانی ایشان نشیند
فرهنگ لغت هوشیار

بنک

بنک
بَنه، درخت پستۀ وحشی یا سَقِّز که از تنۀ آن سقز، از گُل و برگ آن رنگ سرخ رنگرزی و از میوۀ روغنی آن ترشی درست می کنند، بُنگَلَک، بوگَلَک، بوی گَلَک، چاتلانقوش، بُطُم، جُنجَک
بنک
فرهنگ فارسی عمید

بنک

بنک
مصغر بنه است یعنی درخت کوچک. (برهان) (رشیدی) (آنندراج) (جهانگیری) (ناظم الاطباء). بنه. بن درخت کوچک. (فرهنگ فارسی معین).
لغت نامه دهخدا

بنک

بنک
بن چیزی و خالص آن. معرب است. یقال هؤلاء من بنک الارض، ای من اصلها. (منتهی الارب) (آنندراج). اصل چیزی و آن معرب است. یقال هولاء من بنک الارض. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا